1164
یه بار با علیرضا بودم
رفتیم براش ماشین حساب بخریم
بعد تو لوازمالتحریر ماشین حسابو انتخاب کردو داشت دکمه هاشو تست میکرد
بعد به فروشنده گفت این چجوری خاموش میشه
منم گفتم " عشقم باید اینو بزنی بعد اینو بزنی "
بعد که گفتم
حواسم جمع شد که کجام
اولین بار بود جلوی یکی بهش میگفتم عشقم
یعنی دو بار قبلا با دوستای علیرضا رفته بودم بیرون
ولی خب نگفتم اینجوری صداش نزدم ، به اسم صداش زدم
حس خوبی داشت 💛🫠
.
.
.
+ برگشت رو به فروشنده به من اشاره کرد پرستار مملکت میدونه چجوری خاموش میشه من مهندس نه 😁
+ [ چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ ] [ 1:33 ] [ Meli ]
|