672
وبلاگم برا خودم بالا نمیاد و فقط میتونم پست بذارم ولی ایتز اوکی ایرادی نداره
امروز و دیروز روزای خوبی بودن ، انرژی داشتم ، انگیزه داشتم ، اتفاق های کوچیک ولی مثبتی هم افتاد ، امیدوارم تا آخرش همینجوری باشه
احساس میکنم تنهایی آدما اون موقع خیلی به چشم میاد که تنها نبودن بقیه رو میبینن ، من واقعا قبل علیرضا تنها بودم ، به معنی واقعی کلمه ، اونقدر تنها که اگه یه روز کلاس نمیرفتم ، اگه یه روزی نمی بودم کلا کسی متوجه نمیشد ، یا کسی نبود که ازش بپرسی خب ملیکا کجاست ؟ کسی ازم خبر نداشت
.
.
.
+ خدا علیرضا رو برای من نگه داره 💛
++ چیزهایی هست تو مغزم که باید خالی شه ولی نمیدونم چجوری بیان کنم ، میخوام بنویسم ولی نمیشه
+++ خدا موقعی که منو داشت خلق میکرد آپشن توانایی توضیح دادن رو غیر فعال کرد
++++ میدونم خیلی از کارایی که میکنم و رفتارایی که به صورت غیر ارادی دارم جزو ویژگیهام نیست و برمیگرده به مشکلای روحی روانی ای که ریشه ای شده تو ذهنم